پاره ای توضیحات سبک های هنری
⭐۱- رئالیسم (واقع گرایی)
رئالیسم به معنای واقعیت گرایی تفکری است مبنی بر این اعتقاد که وجود و هستی اشیاء و پدیده ها مستقل از ادراک و حواس بشر است یعنی شیوه ای است که در آن هنرمند باید در نمایش طبیعت( طبیعت بدونِ انسان و با انسان) از هرگونه “احساساتی گری” خودداری کند. در زمینه هنر و ادبیات ، رئالیسم شیوه ایست که به تجسم حقایق و واقعیت ها می پردازد . سبک نقاشی رئالیسم نقطه مقابل سبک رومانتیک قرار دارد.وجه تمایز عمده رئالیسم ( دقیقاً رئالیسم قرن نوزدهم ) که در اینجا مورد گفتگوی ماست رئالیسم نیمه قرن نوزدهم و نماینده اصلی آن ( کوربه ) از هر گونه خوشایند کردن مضامین می پرهیزد ، شعار پردازی نمی کند و وعده های شیرین نمی دهد ، واقعیت را همان گونه که هست می نمایاند . مهم ترین شاخه رئالیسم قرن نوزدهم رئالیسم اجتماعی است که به گفتگو از مسائل اجتماعی و سیاسی می پردازد . همچنانکه در بالا اشاره کردیم نماینده اصلی رئالیسم( گوستاو کوربه) نقاش بزرگ فرانسوی و ( ایلیارپین ) نقاش روسی است.
نقاشان معروف سبک رئالیسم در اورپا:
گوستاو کوربه، ژان فرانسوا میله، انوره دومیه، ادوارد مانه و هنرمندان معروف روسی: ایوان شیشکین، ایلیار پین، کرامسکوی، می باشند.
?????????????????
⭐۲- امپرسیونیسم (برداشت گرایی)
امپرسیونیسم را میتوان اولین جنبش مدرن متفاوت در عرصه نقاشی دانست. این جنبش در دهه ۱۸۶۰ در پاریس شکوفا و تاثیر آن در تمام اروپا و سپس در آمریکا نمایان شد. پیشگامان آن هنرمندانی بودند که نمایشگاههای رسمی و دولتی را تحریم کرده بودند و از موسسههای آکادمیک هنری دوری میکردند. هدف اصلی جنیش امپرسیونیسم ثبت تاثیر گذرا و احساسی یک منظره بود – تاثیری (Impression) که سوژه بر چشم در یک لحظه زودگذر میگذاشت. این عنوان از تابلو نقاشی (مونه) به نام (امپرسیون طلوع آفتاب) که بازی نور را در روی آب نشان می داد ، اقتباس شده بود. عنوان مذکور نخستین بار در نمایشگاهی از آثار ( مونه ، رنوار ، سیسلی ، پیسارو ، سزان ، دگا) و چند تن دیگر بکار رفت.
هدف اصلی امپرسیونیسم دست یافتن به یک طبیعت گرائی تازه بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق رنگها و والورهای سایه روشن بود. امپرسیونیست ها می خواستند بازی نور برروی اشیاء را نشان دهند، البته در این کار بر نتایج تحقیقات علمی دانشمندانی چون ( شورول) تکیه می کردند هنرمندان امپرسیونیست برای اولین بار رنگهای تاریک نظیر سیاه را از روی پالت های رنگ خود برداشتند و سایه ها را از ترکیب رنگ شی با رنگ مکمل آن به د ست آوردند ( مثلاً وقتی رنگ یک شی زرد بود، آنها سایه آنرا از ترکیب بنفش با زرد درست می کردند). همچنین برای آنکه بتوانند بازیهای نور را نشان دهند مجبور بودند با سرعت بیشتری کار کنند، به همین جهت معمولا سطح تابلوهای آنان بافتی خشن و لکه لکه پیدا می کرد. بعدها شیوه امپرسیونیسم تقریبا بصورت علمی در آمد ( نئوامپرسیونیسم) که در آن رنگها با روش علمی بکار میرفتند. اعتقاد نقاشان ( نئوامپرسیونیسم) آن بود که با این روش ، صداقت بصری نسبت به طبیعت به کمال خود میرسید. اما این افراط در طبیعت گرائی ( طبیعت گرائی علمی) طبیعتا زمینه را برای واکنشی ضد طبیعت گرایانه و کلا هنری، شیوه ( پست امپرسیونیسم) راهموار کرد.
?????????????????
⭐۳- پست-امپرسیونیسم
پُستامپرسیونیسم یا پساامپرسیونیسم یا پسادریافتگری (به فرانسوی: Postimpressionnisme) جنبش هنری گستردهای بود شامل مجموعهای از گروهها و سبکهایی که یا در امتداد امپرسیونیسم یا بهعنوان واکنشی در برابر آن، بهوجود آمده بودند. این اصطلاح معرف سبک معینی از هنر نیست و بیشتر شیوه های مختلفی را شامل میشود که به سبب اهمیت به صراحت فرم و استحکام ساختار و یا تاکید بر بیان درونی به کمک رنگ از سبک امپرسیونیسم فراتر رفتهاند. نبیها، ترکیبگری، مجزاگری و نئوامپرسیونیسم از جمله گروهها و سبکهای این جنبش میباشند.
اصطلاح پستامپرسیونیست نخستین بار توسط راجر فرای نقاش و منتقد بریتانیایی در عنوان نمایشگاهی بهکار گرفته شد که در سالهای ۱۹۱۰ و ۱۹۱۱ در نگارخانه گرافتن لندن برگزار شد و راجر فرای آن را «مانه و پستامپرسیونیستها» نامید.
پل سزان، ونسان ونگوگ و پل گوگن از برجستهترین هنرمندان این جنبش میباشند. امیل برنار، هانری روسو، تولوز لوترک، ژرژ سورا و پل سینیاک از دیگر نقاشان پستامپرسیونیسم میباشند. این هنرمندان در فاصله زمانی ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۵ در این جنبش فعالیت داشتند. هنرمندان این سبک از مفاهیم سمبولیک برای نشان دادن احساسات خود استفاده میکردند
?????????????????
⭐۴- نئوامپرسیونیسم
نودریافتگری یا نئوامپرسیونیسم (به فرانسوی: Néo-impressionnisme) جنبشی در نقاشی فرانسوی بود که هم ادامهدهندهٔ دریافتگری (امپرسیونیسم) بود و هم واکنشی در برابر آن. اصطلاح نئوامپرسیونیسم را فلکس فنئون منتقد فرانسوی در سال ۱۸۸۷ برای این جنبش وضع کرد.
این جنبش که یکی از جنبشهای پسادریافتگری است مانند دریافتگری دلمشغول بازنمایی رنگ و نور بود، ولی برخلاف دریافتگری میکوشید که آن را بر مبانی علمی استوار کند. اساس نظریهٔ نودریافتگری، تفکیکگری و روش مرتبط با آن نقطهچینی بود. یعنی نقطههای مجزا با رنگهای خالص به گونهای در نقاشی به کار برده میشوند که در صورت دیده شدن از فاصلهٔ مناسب، حداکثر شفافیت و درخشش را به دست دهند. در چنین نقاشیهایی نقطهها هماندازهاند و به گونهای انتخاب میشوند که با مقیاس تابلو هماهنگی داشته باشند.
?????????????????
⭐ ۵- اکسپرسیونیسم
در آغاز قرن بیستم، نهضت بزرگ ضد سمبولیسم و امپرسیونیسم پا گرفت که آرام آرام مکتب «اکسپرسیونیسم» از دل آن بیرون آمد. واژهٔ اکسپرسیونیسم برای اولین بار در تعریف برخی از نقاشیهای «اگوست پره» معمار معروف به کار رفتهاست. اکسپرسیونیسم جنبشی در ادبیات بود، که نخست در آلمان شکوفا شد. هدف اصلی این مکتب نمایش درونی بشر مخصوصاً عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود که در آن هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگهای تند و اشکال کج و معوج و خطوط زمخت بهره میگیرد.
اکسپرسیونیسم نوعی اغراق در رنگها و شکلها است، شیوهای عاری از طبیعتگرایی که میخواست حالات عاطفی را هرچه روشنتر و صریحتر بیان نماید. دورهٔ شکلگیری این مکتب به سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۵ میلادی بازمیگردد ولی در کل این شیوه از گذشتههای دور با هنرهای تجسمی همراه بوده و در دورههای گوناگون به گونههایی نمود یافتهاست . عنوان «اکسپرسیونیسم» در سال ۱۹۱۱ برای متمایز ساختن گروه بزرگی از نقاشان به کار رفت که در دههٔ اول سدهٔ بیستم بنای کارشان را بر بازنمایی حالات تند عاطفی، و عصیانگری علیه قوانین ستمگرانهٔ حکومتها، مقررات غیرانسانی کارخانهها و عفونتزدگی شهرها و اجتماعات انسانی نهاده بودند.
این هنرمندان برای رسیدن به اهداف خود رنگهای تند و مهیج و ضربات مکرر و هیجان زدهٔ قلم مو و شکلهای اعوجاج یافته و خارج از چارچوب را با ایجاد ژرفانمایی و بدون هیچگونه سامانی ایجاد میکردند و هر عنصری را که آرامشبخش و چشمنواز بود از کار خود خارج میکردند
?????????????????
⭐۶- اکپرسیونیسم انتزاعی
هیجاننمایی انتزاعی یا اکسپرسیونیسم آبستره (به انگلیسی: Abstract Expressionism) شیوهٔ هنری نوینی است که از دههٔ ۱۹۴۰ در نیویورک، متأثر از دو شیوهٔ هیجاننمایی (اکسپرسیونیسم) و فراواقعگرایی (سورئالیسم) پا گرفت؛ در این طرز بیان تلاش میشود تا شکل و فضا از قید بازنمایی عینی و سنتی رها شود. به دلیل گرد هم آمدن هنرمندان این مکتب در شهر نیویورک، هیجاننمایی انتزاعی گاه با عنوان مکتب نیویورک نیز شناخته میشود.
در حوزه نقاشی، هیجاننمایی انتزاعی مکتبی است که در سال ۱۹۱۲ با انتشار مجلهٔ سوارکار آبی از مکتب هیجاننمایی ایجاد شد. پیشوایان این مکتب واسیلی کاندینسکی، پل کله و فرانز مارک در مونیخ بودند.
?????????????????
⭐۷- کوبیسم (حجم گری)
کوبیسم، این منشا تمام هنرهای آبستره را به سادگی نمی توان تعریف کرد، زیرا کوبیسم نه ازفلسفه خاصی الهام گرفته بود و نه بر نظریه جمالشناختی معینی تکیه میکرد. این شیوه بر اساس این اعتقاد بوجود آمده بود که روشها و قراردادهای مرسوم هنری وبخصوص ( نقاشی) نادرست و کهنه شده اند، ولذا نسل هنرمندان جوان می باید وسیله بیان تصویری تازه ای کشف یا ابداع کند. یکی از هدفهای عمده ی کوبیسم این بود که واقعیت ملموس هر چیز را بدون توسل به تدابیر چشم وفریب ارائه نماید. نقاش کوبیسم می خواست از هر تابلویی یک واقعیت ملموس تازه و نه یک تصویر وهم انگیز از ادراک بصری واقعیت بوجود بیآورد. کوبیست ها نظام( پرسپکتیو) خطی سنتی را که از ( رنسانس) به بعد بر نقاشی اروپایی تحکیم می کرد، در هم ریختند و به هنرمند حق داد ند که در یک زمان از نقاط مختلفی بر یک شی نظر بیفکند. ( پیکاسو) و (براک) دو تن از مشهور ترین نقاشان این سبک بودند.
?????????????????
⭐۸- فوتوریسم
آیندهگری یا فوتوریسم (به ایتالیایی: Futurismo) (به فرانسوی: Futurisme) یکی از جنبشهای هنری اوایل قرن بیستم بود. مرکز این جنبش در ایتالیا بود و در کشورهای دیگر از جمله روسیه نیز فعالیت داشتند. فوتوریستها در بسیاری از زمینهها مانند ادبیات، نقاشی، عکاسی، مجسمهسازی، سفالگری، تئاتر، موسیقی، معماری و حتی آشپزی فعالیت داشتهاند.
فیلیپو تومازو مارینتی با انتشار بیانیهٔ فوتوریسم در سال ۱۹۰۹ در روزنامه فیگارو فعالیت جنبش را رسماً آغاز کرد. در آن بیانیه، مارینتی نوشته بود که فوتوریستها از هنر گذشته بیزارند و دغدغههای اصلی این جنبش، پویایی، سرعت و تکنولوژی است. برای فوتوریستها ماشین، هواپیما و شهرهای صنعتی نشانههای بسیار مهمی بودند چرا که آنها پیروزی انسان بر طبیعت را نشان میدادند.
?????????????????
⭐۹- ورتیسیسم
دَوَرانگری یا ورتیسیسم (به انگلیسی: Vorticism) یک جنبش هنری کوتاه مدت بود که در اوایل قرن بیستم در بریتانیا و تحت تأثیر حجمگرایی و آیندهگری بهوجود آمد. نام «ورتیسیسم» را ازرا پاوند در سال ۱۹۱۳ به این جنبش داد، اما مهمترین هنرمند این جنبش ویندهم لوئیس بود که از یک سال قبل نیز به این سبک نقاشی میکرد.
اگرچه دورانگری از درون حجمگری درمیآمد، اما به پویایی و دیگر ملاکهای آیندهگری نزدیکتر بود. تفاوت اصلی دورانگری با آیندهگری در شیوهٔ نشان دادن حرکات است. در دورانگری زندگی مدرن بهوسیلهٔ یک سری خط کلفت نشان داده میشود که چشم را به مرکز تابلو هدایت میکنند. دیگر مشخصههای این سبک استفاده از کمانها و زاویههای چندگانه بر سطحی تخت، بهمنظور پدیدآوردن تجسمی از دَوَران یا اِلقای چرخش و التهابی گردابمانند است.
تنها نمایشگاهی که از آثار دورانگرها برگزار شد در سال ۱۹۱۵ در نگارخانه «دوره» بود. بعد از آن بهخاطر جنگ جهانی اول این جنبش از میان رفت. هرچند در سالهای بعد از جنگ «گورو اِکس» سعی کرد این جنبش را دوبازه زنده کند، اما نتوانست.
برای مدت کوتاهی آلوین لنگدون کابرن به این گروه پیوست. در واقع او یک سری وُرتوگراف تجربی تهیه کرد. احتمالاً اولین عکسهای انتزاعی با استفاده از سه آیینه متصل به هم مانند کالیدوسکوپ تهیه شدهاند. دوربین از میان این آرایش به محدودهای که شیشه، چوب و امثال آن جای داده شده بود نگاه میکرد.
?????????????????
⭐۱۰- رومانتیسیسم
رمانتیسیسم را، همانطور که از نامش پیداست، باید نوعی واکنش احساسی در برابر عقلانیت به حساب آورد. تمایلی به برجسته کردن خویشتن انسانی، گرایش به سوی خیال و رویا، به سوی گذشتهٔ تاریخی و به سوی سرزمینهای نا شناخته. رومانتیسیسم یعنی گرایش به مسائل رومانتیک ( خیالی و غیر واقعی ) و مراد از آن شیوه ایست که ضدیت با مبانی فلسفی ، سیاسی وهنری نئوکلاسیسم در اواخر قرن هیجدهم و اوائل قرن نوزدهم در اروپا بوجود آمد. اصطلاح رومانتی سیسم معرف تفکری است که در آن احساس و عاطفه نقش عمده را داشت . شیوه رومانتیک، بواسطه همین مقید بودن به احساس و عاطفه، مبتنی برشناختی بود که از هرگونه نفوذ سنت برکنار بود . هنرمند رومانتیک در پی یافتن واقعیتی ژرف تراز سنت و قاعده بود و می خواست آن انسان ( طبیعی ) را که پشت نقاب انسان جامعه ساخته سنتی ، پنهان مانده بود ، باز بشناسد . قرن هیجدهم که قرن نقد و تحلیل بود با مجال دادن به بحث و جدلهای داغ درباره خوب و بد زمینه فکری رومانتی سیسم را فراهم ساخت .
خوب از نظر هنرمند رومانتیک ، آن اثری نبود که تناسبات و اجزاء هماهنگ و موزون داشت ، بلکه اثری بود که عواطف خوشایند در بیننده ایجاد می کرد و او از هنر بعنوان یک نوع وسیله تحریک احساسات استفاده می کرد . دلاکروا و ژریکو دوتن از مشهور ترین هنرمندان رومانتیسیسم هستند.
?????????????????
⭐۱۱- پرسیژنیسم
راستخطکاری یا پرسیژنیسم (به انگلیسی: Precisionism) یک جنبش هنری است که بعد از جنگ جهانی اول و قبل از جنگ جهانی دوم در ایالات متحده آمریکا بهوجود آمد. سادگی اشکال، صراحت هندسی سطوح، راستبُری خط و دقت در سامانبخشی به عناصر تصویری از ویژگیهای آثار نقاشان این جنبش بود که از سال ۱۹۱۵ گرد هم آمده بودند. این نقاشان معمولاً مضمون کار خود را صحنههایی صنعتی، شهری و ساختمانی خالی از وجود آدمی انتخاب میکردند.
به این جنبش نامهای دیگری مانند حجمگری واقعنما (Cubist-Realists)، نقاشان پاکیپرداز (Immaculates) و پاکیپردازان (Sterilists) هم دادهاند.
جنبش راستخطکاری روی جنبشهای واقعگرایی جادویی و هنر عامه تأثیر داشتهاست.
?????????????????
⭐۱۲- مینیمالیسم
نقاشی مینیمال یا مینیمالیسم یا ساده گرایی از مکتب های هنری قرن بیستم است که بر پایه و اساس سادگی و عدم بکارگیری تخیل در آثار و سهولت در بیان دور از روش های پیچیده فلسفی می پردازد. در این روش معانی و مفاهیم متعددی منتقل می شد که اکثراً بدون برنامه ریزی و خود به خود صورت می گرفت.
نقاشی مینیمال از جمله سبک های نقاشی است که با خطوط ساده و تکرار اشکال هندسی در ترسیم و همچنین استفاده از رنگ های ثابت در ترسیم همراه است.
????????????????
⭐۱۳- سورئالیسم
(دادا) حرکت پوچ گرایانه ای بود که طی جنگ جهانی اول در زوریخ شکل گرفت. این حرکت ضدهنر و بی معنا، حاصل نوعی هیجان و شوک عصبی ناشی از جنگ بود که از سال ( 1915 تا 1922) دوام آورد. مشهور ترین نمونه آثار( دادائیست) تصویری از ( مونالیزا) بود که ( دوشان) نقاش فرانسوی برای آن سبیل گذاشته بود. حرکت ( دادا) را میتوان یکی از مبانی سبک سوررئالیسم دانست. سوررئالیسم که ازاتحاد بعضی جنبه های کوبیسم نظیر ( کلاژوپوچ گرائی دادا) بوجود آمد. در تاریخ هنر سابقه ای دیرینه دارد بعد از زوال (دادائیسم) در (1922 آندره بروتون) بقیه دادائیست ها را تحت نام سوررئالیست گرد هم آورد. هدف این گروه تازه تشکیل شده این بود که هنرمند از دایره معمول ایده های تصویری و همچنین از تمام طریقه های پذیرفته شده دور کنند تا بتواند برحسب تلقین های ضمیر نا خودآگاه خویش دست به آفرینش بزند. بنابراین میتوان گفت که سوررئالیسم رویا و واقعیت را باهم تلفیق میکرد. شیوه سوررئالیسم در دو مسیر رشد کرد. یکی فانتزی و دیگری بازسازی آگاهانه جهان رویا.
( شیریکو، ماگریت و سالوادور دالی) از جمله چهره های مشهور سوررئالیست هستند.
?????????????????
⭐۱۴- گرافیتی
گرافیتی یا نقاشی دیواری به آن دسته از دیوارنوشته ها یا نقاشی هایی گفته می شود که با انگیزه ای شخصی روی در و دیوار شهر ها و اماکن عمومی کشیده می شود.
این کار تقریبا در همه جای دنیا با منع قانونی مواجه است. گرافیتی با نوشته های سر دستی و یادگاری های روی دیوار متفاوت بوده و نیز مختص سن یا طبقه فزهنگی و اقتصادی خاصی نیست . امروزه گرافیتی بیش از هر هنر دیگری مورد بد فهمی و استفاده نا به جا واقع شده است و در بسیاری از کشور ها جنبه تاثبر گذار و بیان گرای خود را از دست داده و صورت دیوار نوشته هایی رنگارنگ و پرپیچ و تاب (که آن هم خالی از ارزش نیست) مبدل شده است.
استفاده های نابجا و یک جانبه از گرافیتی های نوشتاری در کلیپ های ویدتویی و تبلیغ بیش از حد این رسانه ها در منسوب کردن آن به فرهنگ معترض سیاهان نیز از دلایل اصلی این عدم توجه و دست کم گرفتن است، بنا بر “آمرکن هریتیج دیکشنری” لغت گرافیتی از واژه گرافیو در مشتق شده است که به معنی اثر گذاری سریع یا خط خطی است و ممکن است اصل این واژه به “گرافایر” (نوشتن با قلم فلزی) در لاتین عامیانه باز گردد.
?????????????????
⭐۱۵- اُپ آرت
هنر دیدمانی (به انگلیسی: Optical Art) یا اُپ آرت (Op Art) یک جنبش هنری بود که در سالهای دههٔ شصت میلادی از هنر عامه مشتق شد و بهصورت مکتبی مستقل درآمد. نقاشان این مکتب، مجموعهای از خطها، شکلهای خُرد و سطحهای رنگی درخشان را متقارن و متمرکز به نظم درمیآورند که لرزنده، پیشآینده و پسرونده جلوه کنند. آگام و بریجیت رایلی از مهمترین نمایندگان هنر دیدگانی هستند. بسیاری از نمونههای مشهور هنر دیدمانی سیاه و سفید رسم شدهاند، به این دلیل برخی آن را انتزاعی میدانند. بینندهای که به آثار این سبک مینگرد، ممکن است حرکت، چشمک زدن، خاموش و روشن شدن، چرخش، لرزش یا جهش مشاهده کند. واژه آپ آرت اولین بار به سال ۱۹۶۴ در مجلهٔ تایمز آمده، اگر چه بسیاری آثاری که امروزه به عنوان Op Art دستهبندی میشوند، پیش از این تاریخ آفریده شدهاند. در سال ۱۹۶۴ مقالهای بدون نام نویسنده منتشر شد که عنوان آن «اُپ آرت: تصاویری که به چشم یورش میبرند» بود. گرچه این تعریف تا حدودی صحیح به نظر میرسد، اما نمیتوان گفت کاملاً طبق واقعیت است. زیرا اُپ ارت فقط محدود به چنین تصاویری که نویسنده شرح داده، نمیشود. در اُپ آرت، تحریک شبکیه چشم، مهمترین وسیله و معمولاً تنها وسیلهٔ ارتباط است و هدف از آن، ایجاد واکنشهای بصری فیزیولوژیک در تماشاگر است. بسیاری از کارهای هنر دیدمانی، چیزی بیش از بازیهای زیرکانهٔ ادراکی (یا خطای دید) نیستند. البته این آثار در بلندمدت نتوانستند اعتبارشان را حفظ کنند و فقط معدودی از آنها توانستند موقعیت خود را بهعنوان یک اثر هنری حفظ کنند، و از آن میان تنها استثنای درخور توجه، کار بریجیت رایلی بود. در سالهای اخیر با گسترش و رشد گرافیک کامپیوتری انواع جدیدی از این آثار پدید آمد که نمونهٔ شاخص آنها، تصاویری بود که در سالهای دههٔ ۷۰ خورشیدی به نام تصاویر سه بعدی در جراید به چاپ میرسید.
?????????????????
⭐۱۶- باربیزون
مکتب باربیزون (به فرانسوی: École de Barbizon) یک مکتب نقاشی فرانسوی بود که به رهبری تئودور روسو در اواخر دهه 1840 پدید آمد. مکتب باربیزون بخشی از جنبش طبیعتگرایی است. باربیزون سهم بارزی در به پدید آوردن واقعگرایی در نقاشی منظره فرانسوی داشت.
با اینکه پیروان این مکتب تحت تاثیر جستجوی جنبش رمانتیک برای آرامش در طبیعت بودند، اما همانقدر از شباهت سازی نمایشی منظرههای رمانتیک پرهیز میکردند که از سنتهای کلاسیک و آکادمیکی که از منظره تنها بهعنوان پشتصحنهای برای داستانهای تاریخی یا حکیمانه استفاده میشد نیز پرهیز میکردند
?????????????????
⭐۱۷- فتورئالیسم
فوتورئالیسم (Photorealism) که به عنوان رئالیسم جدید یا وریسم نیز شناخته می شود، شکلی از هنر معاصر است که از یک عکس برای خلق یک بازتولید بسیار واقع گرایانه از تصویر در رسانه دیگری (معمولاً نقاشی سیاه قلم چهره، طراحی و سایر روش های گرافیکی) استفاده می کند. فوتورئالیستها از طریق تفسیرهای فوقالعاده دقیق خود از اشیاء و افراد روزمره – طبیعتهای بی جان، مناظر، صحنههای خیابانی، پرترههای شخصی – به دنیای هنرهای زیبا یادآوری کردند که نقاشی و سایر رسانهها میتوانند تصاویری خیرهکننده و واقعی را در حد عکاسی خلق کنند. هنرمندانی مانند چاک کلوز، تام بلک ول و جان بادر از مشهورترین چهرههای فوتورئالیسم هستند.
?????????????????
⭐۱۸- تونالیسم
رنگمایهگری یا تونالیسم (به انگلیسی: Tonalism) یک سبک نقاشی است که ریشه در مکتب فرانسوی باربیزون دارد و نخستینبار در دههٔ ۱۸۸۰ میلادی توسط گروهی از نقاشان آمریکایی سبک دریافتگری پایهریزی شد. تونالیسم تاکید بر عناصری همچون سادهگرایی، مه، سایه و گرد و غبار دارد. در آثار کشیدهشده در این سبک معمولاً از رنگمایههای تیره و کِدر استفاده میشود و اشکال بهطور طبیعی و به وضوح آشکار نیستند.نقاشانی چون جرج اینس، جیمز مکنیل ویسلر و آلبرت پینکام رایدر در این سبک نقاشی، آثار برجستهای خلق کردهاند.
تونالیسم استرالیایی یک جنبش هنری برگرفته از این سبک نقاشی است که در دههٔ ۱۹۱۰ میلادی در ملبورن به اوج شکوفایی خود رسید. از نقاشان بهنام این جنبش میتوان از مکس ملدرام، کلاریس بکت و آلبرت ارنست نیوبری نام برد.
?????????????????
⭐۱۹_ باروك
باروک (به فرانسوی: Baroque) روشی است در هنرهای معماری، نقاشی، موسیقی و مجسمهسازی که از اواخر سده ۱۶ (میلادی) در ایتالیا آغاز شد و تا اواخر سده ۱۸ (میلادی) در اروپا رواج داشت و سپس در آمریکای مرکزی و جنوبی مورد توجه قرار گرفت. آزادی در طراحی، شمار زیاد شکلها و درآمیختگی آنها از ویژگیهای این سبک است. ریشهٔ این کلمه از واژه پرتغالی بارُکو به معنی مروارید صیقلنیافته بودهاست. گروهی نیز بر این عقیدهاند که معنای این واژه، پوچ، زشت، مضحک و عوضی است. این واژه در آغاز برای تمسخر این شیوه استفاده میشد. زیرا منتقدان معتقد بودند هرگز نباید بنایی ساخت که از اصول و عناصر بناهای یونانیان و رومیان پیروی نکند؛ بناهای کلاسیک باید بر این اصول ساخته شوند و انحراف از آن را «کژسلیقگی اسفانگیز» میدانستند. اما پس از آنکه این شیوه مورد توجه قرار گرفت، به معنای شکوهمند و پرتجمل استفاده شد.
?????????????????
⭐۲۰- استاکیسم
استاکیسم (به انگلیسی: Stuckism) یک جنبش هنری بینالمللی است که توسط چارلز تامسون و بیلی چایلدیش در سال ۱۹۹۹ و با انتشار بیانیه استاکیستها بنیان گذاشته شد. این بیانیه بیانگر دیدگاههای اصلی جنبش میباشد که مهمترین آن ترفیع نقاشی فیگوراتیو در مقابل هنر مفهومی است. در این بیانیه همچنین از نقاشی به عنوان وسیلهای برای خودشناسی، برقراری ارتباط و بیان احساسات، تجربیات و اندیشهها یاد شدهاست.
اولین گروه استاکیسم در شهر لندنِ بریتانیا و با ۱۳ عضو فعالیت خود را شروع کرد و تا سال ۲۰۱۶ این جنبش به ۲۳۶ گروه در ۵۲ کشور گسترش یافتهاست. علاوه بر نقاشی که زمینهٔ اصلی فعالیت استاکیستها میباشد، بعضی از آنها در دیگر رشتههای هنری از جمله عکاسی، مجسمهسازی، فیلم و کلاژ نیز فعالیت دارند.
?????????????????
⭐۲۱- آبستره (انتزاعی)
هنر مجرد یا هنر انتزاعی یا هنر آبستره (به فرانسوی: Art abstrait) به هنری گفته میشود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرمهای تمثیلی و غیرطبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره میگیرد.این اصطلاح معمولاً در مقابل هنر فیگوراتیو استفاده میشود و در معنای وسیعش میتواند به هر نوع هنری گفته شود که [اشیاء] و رخدادهای قابل شناخت را بازنمایی نمیکنند ولی عموما به آن گونه از آفرینشهای هنر مدرن گفته میشود که از هر گونه تقلید طبیعت یا شبیهسازی آن به مفهوم مرسوم آن در هنر اروپایی روی میگردانند.
?????????????????
⭐۲۲- كنستراكتیویسم
ساختگرایی یا کانستراکتیویسم (به انگلیسی: Constructivism) شیوهای از معماری مدرن است که در اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۲۰ میلادی و اوایل دهه ۳۰ شکوفا شد. در این شیوه، بر نمایاندن و برجسته کردن شکلهای هندسی و انتزاعی و خطوط رابط و اجزای سازنده تأکید میشود.
ساختگرایی جنبشی است که پس از سال ۱۹۱۷ در مسکو، نخست در زمینهٔ مجسمهسازی، پاگرفت، و در معماری کاربرد گستردهای یافت. در این جنبش، تأثیرگذاری ساخت اساس طراحی ساختمان بود و بر قطعات کارکردی ماشین تأکید خاصی میشد. مشهورترین نمونهٔ آن پروژهٔ تاتلین به یادبود انترناسیونال سوم در مسکو (۱۹۲۰) است.
این سبک معماری فناوری پیشرفته و مهندسی را با اهداف آشکار کمونیسم اجتماعی ترکیب نمودهاست. اگر چه بعدها به چندین شاخه رقیب تقسیم شد، اما این جنبش مولد بسیاری از پروژههای پیشگام بود و البته در سال ۱۹۳۲ محبوبیت خود را از دست داد. گرچه اثرات آن در تحولات بعدی در معماری مشخص شدهاند.
?????????????????
⭐۲۳- روکوکو
روکوکو (به فرانسوی: Rococo) اصطلاحی است در تاریخ هنر برای توصیف هنر تزئینی در زمینههای مختلف معماری، بنا آرایی، نقاشی، پیکرسازی، طراحی اثاثیه و اشیاء زینتی
اصطلاح روکوکو در ابتدا توسط پیر-موریس کی (Pierre-Maurice Quays) در سال ۱۷۹۷ از ترکیب واژه فرانسوی روکای (rocaille) و واژه ایتالیایی باروکو (baroco) به وجود آمدهاست.
روکوکو سبکی است که با رشد طبقه متوسط و بورژوازی اروپا به وجود آمد و خاستگاه آن فرانسه بود. این سبک در ادامه باروک و در واقع به عنوان واکنشی علیه شکوه و جلال افراطی آن در کاخها پدید آمد. از نخستین نتایج آن ساختن خانههای شهری کوچک و راحت با تزئینات و ریزهکاری فراوان در فضاهای داخلی بود. هنر روکوکو باطراوت و مملو از سرزندگی است.
در تزئینات آن از خطوط منحنی اشکال صدفی رنگهای صورتی آبی و سبز روشن به وفور استفاده میشود. در زمینه نقاشی شیوههای گوناگونی در این دوران پدید آمد. نقاشان به شیوههای فردی گرایش پیدا کردند و دست به آزمونهای تازهای زدند که به رومانتیسیسم منتهی شد.
از مهمترین نقاشان این دوره میتوان به واتئو. شاردن. فراگونار و بوشه در فرانسه. تیه پولو در ایتالیا و گینز بارو در انگلستان اشاره کرد.
????????????????
⭐ ۲۴ – میسور
یک سبک نقاشی هندی است که بسیار پرجزییات و با رنگ های خفه ای همراه می باشد . موضوع اکثر این نقاشی ها نیز خدایان هندی هستند
?????????????????
⭐۲۵- مینیاتور ایرانی
خرد نگارگری (به انگلیسی: Miniature) (یا مینیاتور با ریشهٔ لاتین minium/خاک سرخ، سرب قرمز)، به تصویری از تاریخ باستان یا دستنویس آراستهای (تذهیب) قرون وسطی گفته میشود؛ نمونهای ساده که برای تزئین کتابها در آن دوران با کمک رنگدانههای گرم تهیه میشد. بهطور کلی از اوایل سدههای میانه تا ورود به مرحله دوم، دورهٔ جدیدی آغاز کنندهٔ ریشهشناسی موشکافانه برای شناخت مفهوم کلی و رهایی از سردرگمی به وجود آمد و نتیجهٔ آن استفاده از این سبک در تصویرسازیهای کوچک و مینیاتور چهره شد، هر چند که از زمانهای دورتر نیز استفادههای کم و جزئی میشد.
?????????????????
⭐۲۶- مینیاتور عثمانی
نگارگری عثمانی (به ترکی استانبولی: Osmanlı minyatürü) گونهای از هنر در امپراتوری عثمانی بوده که به نگارگری ایرانی شباهت و نزدیکی دارد؛ به طوری که میتوان گفت از نگارگری ایرانی استقبال هنری شدهاست و همچنین تأثیراتی از هنر چینی دارد. این هنر همراه با تذهیب، خوشنویسی، کاغذ ابری و صحافی کتاب است. از تصاویر برای توصیف بهتر جملات و مضامین استفاده میشد. نقاشان در کارگاهی برای نقاشی جمع میشدند.
رنگها توسط رنگدانههای طبیعی مخلوط میشد و با افزودن پودر سفیده تخم مرغ و بعد از آن با مخلوط شدن با صمغ عربی رقیق میگشت. به این ترتیب رنگهایی با خلوص بسیار بالا و درخشان بدست میآمد.
در این نوع سبک پر استفادهترین رنگها، رنگهای قرمز روشن، قرمز مایل به زرد، آبی و سبز بودهاست.
?????????????????
⭐۲۷- مدرنیسم (نوگرایی)
نوگرایی یا مدرنیسم (به انگلیسی: Modernism) که از آن به نامهای نوینگرایی یا تجددگرایی نیز یاد میشود، یک جنبش فلسفی و هنری است که از دگرگونیهای گسترده در جامعۀ غربی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وجود آمد. این جنبش منعکسکنندۀ میل به ایجاد اشکال جدیدی از هنر، فلسفه و سازمان اجتماعی بود که بازتاب جهان صنعتی نوظهور بود، از جمله ویژگیهایی مانند شهرنشینی، فنآوریهای جدید و جنگ. هنرمندان کوشیدند از اشکال سنتی هنر که آنها را منسوخ یا ناکارآمد میدانستند دور شوند. اخطار ازرا پاوند شاعر در سال ۱۹۳۴ میلادی به «آن را جدید کن» سنگ محک رویکرد جنبش بود.
نوآوریهای مدرنیستی شامل هنر انتزاعی، جریان سیال ذهن، سینمای مونتاژ، موسیقی آتونال و دوازده-تُن و نقاشی تفکیکگرایانه بود. مدرنیسم به صراحت ایدئولوژی رئالیسم را رد کرد و از آثار گذشته با استفاده از تکرار، انضمام، بازنویسی، بازگشایش، بازبینی و نقیضه استفاده کرد. مدرنیسم همچنین قطعیت تفکر روشنگری را رد کرد، و بسیاری از مدرنیستها نیز اعتقاد مذهبی را رد کردند.ویژگی بارز مدرنیسم، خودآگاهی نسبت به سنتهای هنری و اجتماعی است که اغلب منجر به آزمایش فرم، همراه با استفاده از تکنیکهایی میشود که توجه را به فرآیندها و مواد مورد استفاده در خلق آثار هنری جلب میکند.
در حالی که برخی از محققان مدرنیسم را تا قرن بیستویکم امتداد میدهند، برخی دیگر آن را به مدرنیسم متأخر یا مدرنیسم عالی تقسیم میکنند. پستمدرنیسم انحراف از مدرنیسم است و مفروضات اساسی آن را رد میکند.
?????????????????
⭐۲۸- هنر ابتدایی
اصطلاح هنر خام (به انگلیسی Art Brut) را ژان دوبوفه، نقاش برجسته فرانسوی بعد از جنگ جهانی دوم، در مورد هنر کسانی به کار برد که خارج از شمول جامعه متعارف هنری قرار داشتند. یعنی نقاشی هاو خط خطی کردنهای بیماران روانی، زندانیان، کودکان، انسانهای ابتدایی و خام دست، و امثال آنها. همان گونه که کوبیستها در مراحل نخستین آفرینشهای خوداز مجسمههای بومیان اقیانوسیه و افریقا الهام گرفتند، دوبوفه توانست از مطالعه هنرهای پیش گفته برای آفرینش کارهای خود الهام بگیرد. وی معتقد بود که این نوع نقاشی برخاسته از ابتکار خالص بوده و بیشترین توانایی را برای به نمایش درآوردن عواطف و ارزشهای انسانی حائز است. او هنر خام را از هنر ناایو Naive Art (هنر ابتدایی یا کودک گونه) متفاوت میداند، به این دلیل که این هنرمندان، آثارشان را برای استفاده خودشان و ارائه شخصی به وجود میآورند. درحالیکه نقاشان ناایو در جریان نقاشی معقول باقی میمانند و به منظور شناخت عمومی (استقبال مردم یا دولت) فعالیت میکنند.
?????????????????
⭐۲۹- پست مدرنیسم (فرا نوین)
پست مدرنیسم جنبشی است فلسفی، فرهنگی و هنری دوران معاصر در واکنش به فلسفه و هنر مدرن. مدرنیسم باتفکر خرد گرایی و عقل گرایی محض و ساختن یک فرهنگ جهانی بر علیه تنگ نظری های سنت گرایانه قرونوسطی سر برآورد. مادینگری و تک ساحتی بودن آن باعث بی توجهی به نیازهای عاطفی، روحی و معنوی انسان شد.مدرنیسم نتوانست دنیای آرزوهایی که برای انسان مدرن ترسیم کرده بود به واقعیت تبدیل و با انسان و شهر و تاریخارتباط برقرار کند و اعتبار خود را از دست داد. پست مدرنیسم در تقابل با این بحران و با اندیشه پایان دادن به فرا روایت ها و ایدئولوژی های مدرنیسم روی کار آمد و با بهره گرفتن از هنر متعارف و کلاسیک و دستاورد قدما و ارتباط آن با عرصه مدرن و به نوعی بازخوانی (دوبارهخوانی) آن ها، به تفکر جدید برای حل این بحران پرداخت.
?????????????????
⭐۳۰- آوانگارد (پیشگام ، وابسته به مکتب های هنری نوین و غیر سنتی)
آوانگارد (به فرانسوی: avant-garde) یا پیشرو به هنرمندان یا آثاری به ویژه در حیطه هنر، گفته میشود که ماهیتی تجربی، رادیکال یا نوآورانه دارند و در یک دوره معین، پیشروترین اسلوبها یا مضامین را در آثارشان استفاده کردهاند و اغلب بانی جنبشهای نو بودهاند.
پیشرو بودن بیانگر گرایشی است که هنجارهای پذیرفته شده در اجتماع را عموماً در حیطه فرهنگ به چالش میکشد. مفهوم وجود آوانگارد از نظر برخی، یکی از ویژگیهای اصلی «شخصیت» نوگرایی بهشمار میآید، که جدای از پست مدرنیسم است. بسیاری از هنرمندان، در دوران مدرن و همچنین در عصر حاضر، خود را مرتبط با جنبش پیشرو دانستهاند: از جنبش دادا از طریق موقعیتگرایان تا هنرمندان پسامدرنی همچون شاعران زبان
?????????????????
⭐۳۱- ساختار گرایی
ساختارگرایی (استراکچرالیزم) (به انگلیسی: Structuralism) یکی از نظریههای رایج در علوم اجتماعی است. بر پایهٔ این روش فکری، تعدادی ساختار ناپیدا و ناملموس، چارچوب اصلی پدیدههای ظاهری اجتماع را تشکیل میدهند. روش ساختارگرایی در نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم از سوی تحلیلگران زبان، فرهنگ، فلسفهٔ ریاضی و جامعه به گونهای گسترده به کار برده میشد. اندیشههای فردینان دو سوسور را میتوان آغازگاه این مکتب دانست. هرچند پس از وی ساختارگرایی تنها به زبانشناسی محدود نشد و در راههای گوناگونی بکار گرفته شد و مانند دیگر جنبشهای فرهنگی، اثرگذاری و بالندگی آن بسیار پیچیده است، با اینحال، ساختارگرایی عموماً به اندیشهٔ فرانسویِ دههٔ ۱۹۶۰ اطلاق میشود و با نام متفکرانی چون کلود لوی-استروس، رولان بارت، میشل فوکو، ژرار ژنت، لوئی آلتوسر، ژاک لاکان، آلژیر داس گرهماس، و ژان پیاژه آمیخته شدهاست.
ساختارگراییِ فرانسوی به رغم آنکه با فرمالیسم روسی و شاخههای فرعی آن نظیر مکتب پراگ و ساختارگراییِ لهستانی پیوند تنگاتنگی دارد، به واسطهٔ تنوع خود و توانِ میانرشتهایاش، از آنها متمایز است. ساختارگرایی به منزلهٔ مرحلهای فراسوی انسانگرایی و پدیدارشناسی، به بررسی روابط درونیای میپردازد که زبان و نیز تمامیِ نظامهای نمادین یا گفتمانی را میسازند.
????????????????
⭐۳۲- پوینتولیسم
پوینتیلیسم به معنی نقطهچینی یا نقطه نقطه (به فرانسوی: Pointillisme)، یکی از سبکهای نقاشی پسادریافتگری است که در آن تصویر بهوسیلهٔ گذاشتن نقطههای کوچکی از رنگ خالص به صورت مجزا ولی در کنار هم شکل میگیرد. ژرژ سورا این روش را در سال ۱۸۸۶ تا آنجا گسترش داد که شاخهای دیگر به نام نقطهچینی از دریافتگری بهوجود آمد. دیگر نقاشانی که به این سبک نقاشی میکردند پل سینیاک و هانری ادموند کروس بودند.
واژه پوینتیلیسم اولینبار توسط منتقدان هنری در اواخر دهه ۱۸۸۰ برای مسخره جلوه دادن آثار این هنرمندان استفاده میشد، اما اکنون این واژه بدون بار معنایی تمسخرآمیز استفاده میشود.
تکنیک مشابه دیگری که در آن، نقاشی توسط نقطههای ریز و تنها با استفاده از یک رنگ انجام میشود نقطهنگاری نام دارد.
?????????????????
⭐۳۳– آبستره اکسپرسیونیسم
هیجاننمایی انتزاعی یا اکسپرسیونیسم آبستره (به انگلیسی: Abstract Expressionism) شیوهٔ هنری نوینی است که از دههٔ ۱۹۴۰ در نیویورک، متأثر از دو شیوهٔ هیجاننمایی (اکسپرسیونیسم) و فراواقعگرایی (سورئالیسم) پا گرفت؛ در این طرز بیان تلاش میشود تا شکل و فضا از قید بازنمایی عینی و سنتی رها شود. به دلیل گرد هم آمدن هنرمندان این مکتب در شهر نیویورک، هیجاننمایی انتزاعی گاه با عنوان مکتب نیویورک نیز شناخته میشود.
در حوزه نقاشی، هیجاننمایی انتزاعی مکتبی است که در سال ۱۹۱۲ با انتشار مجلهٔ سوارکار آبی از مکتب هیجاننمایی ایجاد شد. پیشوایان این مکتب واسیلی کاندینسکی، پل کله و فرانز مارک در مونیخ بودند.
?????????????????
⭐۳۴- دادا و سوررئالیسم
فراواقعگرایی یا سوررئالیسم (به انگلیسی: Surrealism) یکی از جنبشهای هنری قرن بیستم است. سوررئالیسم به معنی گرایش به ماورای واقعیت یا واقعیت برتر است. زمانی که دادائیسم در حال از بین رفتن بود، پیروان آن به دور آندره برتون که خود نیز زمانی از دادائیستها بود، گرد آمدند و طرح مکتب جدیدی را پی ریزی کردند. این شیوه در سال ۱۹۲۲ بهطور رسمی از فرانسه آغاز شد و فراواقعگرایی نامیده شد. این مکتب بازتاب نابسامانیها و آشفتگیهای قرن بیستم است. سوررئالیسم را میتوان یک جنبش هنری-اجتماعیِ بنیادستیز بهشمار آورد. میل به ایجادِ دگرگونی در زندگی روزمره از طریق آشکارسازی امرِ شگفتانگیز و تصادفی عینیِ نهفته در نظم ظاهریِ واقعیت دانست.
?????????????????
⭐۳۵- فوویسم
فوویسم (به فرانسوی: fauvisme) مکتب گروهی از نقاشان فرانسوی بود که در آثار خود دورگیریهای زمخت و رنگهای تند و نامتعارف و شکلهای سادهشده به کار میبردند و از سهبعدنمایی و سایهروشنکاری پرهیز میکردند.
فوویسم از نخستین سبکهای نقاشی در جنبشهای پیشتاز هنر اروپا بود که بین ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۸ در فرانسه پا گرفت و تا جنگ جهانی اول ادامه یافت.
فوویسم نخستین جنبش مهم نقاشی در سده بیستم است. نقاشان فوویست خواستهای درونی خود را به بازتاب دادن واقعیت بیرونی ترجیح میدادند. آنها آثار خود را با استفاده از رنگهای خالص و شفاف به گونهای پرخاشگرانه، پرشور، غیرواقعی و زمخت خلق میکردند. عنصر رنگ در آثار فوویست بویی فردی و شخصی دارد. هنرمندان این مکتب با وجود اینکه در استفاده از رنگ قانونشکنی کردهاند، ولی در مورد شکل کلی و تناسبات اجزای تصویر همچنان به طبیعت وفادار ماندهاند.
?????????????????
⭐۳۶- سمبولیسم و آرنوو
گوگن نقاش سبک امپرسیون، تعدادی تابلو به صورت صورت سمبلیک و نمادین از هائیتی ارائه داد که نقاشان دیگر نیز از او الهام گرفتند و بدین ترتیب جریان هنری سمبولیسم یا نمادگرایی شکل گرفت.
این سبک در حد درک همه افراد نبود، و شعارش هنر برای هنر بود. یعنی آثاری که از درک عموم خارج است و فقط هنرمندان به درک اساسی این موضوع می توانند برسند.
ماتیس، مارکه، روئو و هانری روسو از هنرمندان برچسته این سبک هنری هستند.
????????????????
⭐۳۷- نئوکلا سیسیسم
نئوکلاسیسم یک نگرش زیباشناختی مبتنی بر هنر یونان و رم باستان است. هماهنگ با وضوح ، خویشتنداری و آرمان گرایی است. نئو کلاسیک بیانگر اعتدال و تفکر منطقی اما در ایده ای جدیدتر و سیاسی تر است. کلاسیسیسم هنری است که به دوران باستان اشاره دارد. درست است که بعدها تولید شده ولی الهام از دوران باستان گرفته است. نئوکلاسیسیسم حرکتی گسترده در نقاشی است. نوشته ها و نظریه پردازی های محقق آلمانی یوهان یواخیم وینکلمن در فراگیر شدن این زمینه بسیار اثر داشت.
نئوکلاسیسم در نقاشی اشاره به طراحی دقیق خط و به تصویر کشیدن موضوعات کلاسیک دارد. در نقاشی سوگند هوراتی ها ۱۷۸۴ جاذبه و دکور ناشی از تراژدی کلاسیک ، حرکات ظاهری خاص و الگوهای پارچه تحت اثر مجسمه سازی باستان وجود دارد. در آثار لوئیز دیوید تقابل نمایشی چهره ها شدیدتر و با وضوح بیشتری در صفحه وجود دارد. بر کیفیت طرح و خطی نسبت به رنگ و نور تاکید دارد.
?????????????????
⭐۳۸- منریسم
تَکَلُّفگرایی(یا شیوهگرایی یا مَنِریسم) (به ایتالیایی: Manierismo) سبکی است که از سده هفدهم در هنر و ادبیات اروپا رایج شد و به تدریج، به کاربستِ تصنعی، افراطی و تظاهرآمیز شگردهای هر سبک هنری گفته میشد.
شگردهای نقاشان تکلفگرا چون درازنمایی پیکرها، حرکتهای پر پیچوتاب، اختلاف تناسبها و مقیاسها، رنگهای ناملایم، شلوغی وعدم تقارن ترکیببندی با منطق زیباییشناسی رنسانس تعارض داشته و به همین سبب هنرمندان سده هفدهم به دستاوردهای تکلفگرایان با تحقیر نگریستند و آن را مردود دانستند. اما سده بیستم نه فقط این قضاوت را نپذیرفت بلکه دوران تکلفگرایی را سرآغاز آگاهی هنرمند غربی از شخصیت، قدرت، تخیل و مهارت فنی خویش دانست.
?????????????????
⭐۳۹- کلا سیسیسم
کلاسیسیسم (به انگلیسی: Classicism) جنبش هنری و فرهنگی ویژهٔ نیمهٔ دوم سده هفدهم در قاره اروپا است. این جنبش مبتنی بر آفرینش آثار هنری و ادبی با الهام از هنر باستان یونان و روم، و بازگشت به اصول و ارزشهای زیباییشناسی آنان است.
ین جنبش تعریف دقیقی ندارد و در دانشنامههای مختلف از آن تعاریف گوناگون ذکر شدهاست. بهطور کلی کلاسیسیسم عبارت است از عقیده طرفداران تقلید از نویسندگان و هنرمندان یونان باستان یا روم، و نویسندگان قرن هفدهم فرانسه است. این مکتب در مقابل باروک و رمانتیسم قرار میگیرد.
?????????????????
⭐۴۰- دادائیسم
دادا، دادائیسم، داداگری یا مکتب دادا (به فرانسوی: Dadaïsme) مکتبی است پوچگرا و هیچ انگار که در سالهای پس از جنگ جهانی اول رواج داشت. دادائیسم جنبشی فرهنگی بود که به زمینههای هنرهای تجسّمی، موسیقی، ادبیّات (بیشتر شعر) تئاتر و طراحی گرافیک مربوط میشد. این جنبش در سال ۱۹۱۶ در کاباره ولتر در شهر زوریخ در کشور سوئیس پدید آمد.
?????????????????
⭐۴۱-پاپ آرت
پاپ آرت (به انگلیسی: Pop Art) یا هنر همگانی یک جنبش هنری در زمینه هنرهای تجسمی در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی بود که بهطور مستقل در انگلستان و ایالات متحده آمریکا شکل گرفت. پاپ آرت سوژههایش را از فرهنگ همگانی میگرفت، از قوطیهای آبجو و نوشابه تا داستانهای مصور، این جنبش هنری که به عنوان واکنشی در برابر جدیت و رسمیت اکسپرسیونیسم انتزاعی نیز شناخته میشود، نه تنها بر هنرمندان پس از خود تأثیرگذار بود بلکه به طرز گستردهای گرافیک، مد و تبلیغات را نیز متأثر کرد. دستمایههای هنر پاپ جامعهای بود که فراوانی اشیاء مصرفی و تأثیر رسانههای جمعی در آن به سرعت رو به گسترش بود ولی هنرمندان این جنبش پیش از آنکه در پی تقبیح یا تقدیس فرهنگ چنین جامعهای باشند، سعی در استفاده از آن در آثارشان و بازنمایی زندگی روزمره را داشتند.
?????????????????
⭐۴۲- کیاروسکورو
کیاروسکورو (ایتالیایی: Chiaroscuro) یا تاریک – روشن(به انگلیسی: light-dark)، بهکارگیری تضادهای شدید بین رنگسایههای تیره و روشن در نقاشی به شکلی است که نمود آن در ترکیببندی کل اثر به چشم آید. کیاروسکورو اصطلاحی فنی برای بُعدبخشی با استفاده از تضادهای نوری در مدلسازی اجسام سهبعدی هم هست و علاوه بر آن در عکاسی و سینما نیز با کاربردی مشابه رواج دارد.
گاها معادل تنبریسم نیز برای این سبک استفاده میشود.
?????????????????
⭐۴۳-بیزانس
سبک هنری بیزانس Byzantine با فلسفه ی مسیحیت شروع شد و متعلق به فرهنگ ابتدایی مسیحیت است. بیزانس تماما در اختیار کلیسا است و به وسیله ی آن نیز کنترل می شود. رنگ های مجذوب کننده در قالبی بدوی و معنویت در هنر، هدف عمدهی هنرمندان این سبک در این دوره می باشد. در این دوران بود که عناصر تزیینی هنر شرق وارد معماری غربی شد. هنر موزاییک کاری به وجود آمد و معابد رومی تبدیل به کلیسا شدند. نمونه آنها معبد باسیلیکا و پانتئون است. مهم ترین اثر سبک بیزانس کلیسای سانتا صوفیا در ترکیه است که امروزه به نام مسجد ایاصوفیه آنرا می شناسیم. نقاشی دیواری، تصویر سازی برای کتب مذهبی و موزاییک کاری از هنر های رایج در این دوران بودند.
?????????????????
⭐۴۴-هایپررئالیسم
ابرواقعگرایی یا فزونواقعنمایی یا واقعگرایی افراطی یا هایپررئالیسم (به انگلیسی: Hyperrealism) رویکردی به واقعنمایی با الهام از هنر عکاسی است که در آن بهصورت بسیار دقیق و عکسگونه چهره و پیکر انسان و اشیای صنعتی در ابعاد بزرگ تصویر میشود.
به سبکی در نقاشی و مجسمهسازی گفته میشود که یک عکس یا نمونهٔ واقعی را با جزئیاتِ دقیق تداعی کند.
?????????????????
دیدگاهتان را بنویسید